آنچه در این مطلب می خوانیم:
- دلایل اصلی افسردگی
- ارتباط افسردگی با بیولوژی
- ارتباط ژنتیک و خطر افسردگی
- ارتباط مصرف برخی داروها با افسردگی
- ارتباط بیماریهای مزمن و افسردگی
- ارتباط افسردگی با درد مزمن
- ارتباط افسردگی با سوگ
زمانی که پزشک تشخیص می دهد که فردی به افسردگی دچار شده است، اولین سوالی که در ذهن فرد ایجاد می شود، علت ابتلا به افسردگی است. حقیقتا، افسردگی یک بیماری پیچیده است و تاکنون هیچکس نتوانسته از علت ایجاد آن آگاه شود. اما، متخصصات سلامت روان معتقدند که مجموعه ای از دلایل، موجب ابتلای افراد به افسردگی می شود. برخی به دلیل ابتلا به بیماری های جسمی افسرده می شوند، برخی دیگر در اثر تغییرات زندگی مثل مهاجرت یا مرگ یکی از عزیزان به این بیماری دچار میشوند و برخی دیگر دارای سابقه خانوادگی افسردگی هستند. درحالت کلی، افراد افسرده به دلایل نامشخص، احساس میکنند که غم و تنهایی، آنها را تحت فشار قرار داده است.
دلایل اصلی افسردگی
موارد بسیاری وجود دارد که میتواند احتمال ابتلا به افسردگی را بیشتر کند. اصلی ترین علل عبارتند از:
- سوءاستفاده: افرادی که مورد آزار روحی، جسمی و جنسی قرار میگیرند به علت آسیبپذیری، بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی در آینده هستند.
- سن: افراد مسن بیشتر در معرض افسردگی قرار دارند و این احتمال، درصورتیکه همراه با عواملی مثل تنها زندگی کردن یا کمبود حمایت اجتماعی،باشد، افزایش مییابد.
- برخی داروهای خاص: مصرف برخی از داروها مثل ایزوترتینوئین (داروی درمان آکنه)، داروی ضد ویروسی اینترفرون آلفا و کورتیکواستروئیدها خطر افسردگی را بالاتر میبرند.
- شرایط محیطی: افرادی که از لحاظ بیولوژیکی، مستعد ابتلا به افسردگی هستند و در معرض درگیریهای شخصی یا اختلافات با اعضای خانواده یا دوستان قرار دارند، احتمال ابتلا به افسردگی در آنها بسیار زیاد است.
- مرگ یا فقدان: غم و سوگ ناشی از فقدان یا مرگ یکی از عزیزان، علیرغم طبیعی بودن، میتواند یکی از دلایل افسردگی بهشمار برود.
- جنسیت: احتمال ابتلای زنان به افسردگی، دو برابر بیشتر از مردان است. زیرا، زنان در مراحل مختلف زندگی، تغییرات هورمونی زیادی را تجربه می کنند.
- ژنها: داشتن سابقه خانوادگی افسردگی، احتمال ابتلا به افسردگی را بیشتر می کند. محققان معتقدند که افسردگی یک خصلت پیچیده است و یک ژن واحد، به تنهایی نمی تواند عامل آن باشد. بلکه، تعداد زیادی ژن مختلف، تاثیر کم اعمال کرده و منجر به افسردگی می شوند. اما، آنقدری که ژن ها به سادگی و وضوح در ابتلا به بیماری های ژنتیکی مانند بیماری هانتیگتون یا فیبروز کیستیک نقش دارند، در افسردگی و سایر بیماری های روانی ندارند.
- رویدادهای مهم: سندرم افسردگی بالینی هرگز یک پاسخ "عادی" به موقعیتهای استرس زای زندگی نبوده است، همانطور که مهاجرت، از دست دادن شغل یا درآمد، طلاق یا بازنشستگی در ایجاد افسردگی نقش دارند، حتی برخی از رویدادهای خوب مثل گرفتن شغل جدید، ازدواج، فارغالتحصیلی نیز، میتوانند عامل ابتلا به افسردگی شوند.
- سایر مشکلات شخصی: مشکلاتی مثل انزوانی اجتماعی ناشی از سایر بیماریهای روانی، طرد شدن از خانواده و گروههای اجتماعی، در افزایش خطر ابتلا به افسردگی بالینی نقش دارند.
- بیماریهای جدی: گاهی اوقات افسردگی، همراه با یک بیماری جدی جسمی ایجاد میشود یا اینکه یک بیماری زمینهای دیگر باعث تحریک آن میگردد.
- سوءمصرف مواد: نزدیک به 30% از افرادی که مواد مصرف می کنند، به افسردگی عمده یا بالینی مبتلا میشوند. مصرف مواد یا الکل حتی اگر موقتا باعث سرخوشی شما شود، در نهایت منجر به تشدید افسردگی میگردد.
ارتباط افسردگی با بیولوژی
محققان با بررسی ساختار مغزی افراد مبتلا به افسردگی بالینی در مقایسه با افراد غیر مبتلا، مشاهده کرده اند که، اندازه هیپوکامپ که یک قسمت کوچک اساسی در حفظ خاطرات است، در افراد دارای سابقه افسردگی، کوچکتر از اندازه عادی آن در افراد سالم است. کوچکی هیپوکامپ باعث میشود که تعداد گیرندههای سروتونین آن کمتر باشد. سروتونین یکی از مهمترین مواد شیمیایی مغز است که به عنوان انتقالدهندههای عصبی شناخته میشوند و امکان برقراری ارتباط بین مدارهایی در نواحی مختلف مغز که مشغول پردازش احساسات هستند را فراهم میکند.
درحال حاضر، دانشمندان از علت اصلی کوچک بودن هیپوکامپ در افراد افسرده مطلع نیستند، اما برخی محققین معتقدند که، هورمون استرس کورتیزول در افراد افسرده بیش از حد ترشح میشود و این هورمون به دلیل داشتن اثر سمی، در کوچک کردن اندازه هیپوکامپ تاثیر می گذارد.
برخی دیگر از کارشناسان نیز معتقدند که اندازه هیپوکامپ افراد مبتلا به افسردگی، از ابتدا کوچک بوده و با آن متولد شده اند. بنابراین، همیشه در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند.
با اینحال، در مغز نواحی مختلفی وجود دارد که از طریق مسیرهای مختلفی با هم ارتباط برقرار می کنند و هرکدام از این نواحی و مسیرها می توانند در روند ابتلا به افسردگی موثر باشند. اما، مطمئنا، یک ساختار یا مسیر مجزا، نمی تواند به تنهایی مسئول ابتلا به افسردگی باشد.
باهمه تفاسیر، یک حقیقت مسلم وجود دارد و آن این است که افسردگی یک بیماری پیچیده است که عوامل بسیاری در آن دخیل هستند. جدیدترین اسکنها و مطالعات از ساختار مغز و عملکرد آن نشان داده است که داروهای ضدافسردگی میتوانند دارای اثر "نوروتروفیک" باشند، به این مفهوم که این داروها باعث بقای سلولهای عصبی میشوند، از مرگ آنها جلوگیری میکنند و به آنها اجازه میدهند که دربرابر فشارهای بیولوژیکی مستحکمتر باشند. با درک بهتر دانشمندان از دلایل ایجاد افسردگی، این امکان برای پزشکان به وجود میآید که تشخیصهای مناسبتری داشته باشند و برنامههای درمانی موثرتری تجویز کنند.
ارتباط ژنتیک و خطر افسردگی
بروز افسردگی در خانوادهها، نشانگر این واقعیت است که حداقل یک ارتباط جزئی بین افسردگی و ژنتیک وجود دارد. در خانواده ای که یکی از اعضای آن سابقه افسردگی شدید داشته باشد، احتمال ابتلای سایر اعضای آن، بیشتر از افرادی با خانواده عادی است. احتمالا، تعامل چندین ژن با یکدیگر به روشهای خاص، منجر به بروز انواع مختلف افسردگی در خانواده ها میشود. علیرغم اثبات وجود ارتباط خانوادگی در افسردگی، بعید است که فقط یک ژن افسردگی وجود داشته باشد، بلکه تعداد زیادی از ژنها موجودند که هر کدام هنگام تعامل با محیط، تأثیرات کوچکی در جهت افسردگی میگذارند.
ارتباط مصرف برخی داروها با افسردگی
مصرف دارو میتواند منجر به افسردگی در برخی از افراد شود. به عنوان مثال: مصرف داروهایی مانند باربیتورات ها، بنزودیازپینها و داروی آکنه ایزوترتینوئین بهویژه در افراد مسن، با افسردگی در ارتباط است. به همین دلیل است که داروهایی نظیر کورتیکواستروئیدها، اپیوئید (کدئین، مورفین) و داروهای ضد کولینرژیک که برای درمان التهابات معده بکار میروند، باعث تغییر و نوسانات خلقی میشوند. حتی داروهای ضد فشار خون که مسدودکنندههای بتا نامیده میشوند نیز، با افسردگی در ارتباطند.
ارتباط بیماریهای مزمن و افسردگی
برخی افراد با ابتلا به بیماری های مزمن، دچار افسردگی می شوند. بیماری مزمن به بیماری هایی گفته میشود که مدت خیلی زیادی طول میکشند و معمولا بهطور کامل درمان نمیشوند اما، با رژیم غذایی سالم، ورزش، تغییر سبک زندگی و برخی از داروها قابل کنترل هستند. برخی از بیماریهای مزمنی که میتواند باعث ابتلا به افسردگی شود عبارتند از:
- دیابت
- ناراحتی قلبی
- آرتریت
- نارسایی کلیوی
- HIV و ایدز
- لوپوس
- اماس (MS)
- کمکاری تیروئید
بااینحال، محققان بر این باورند که درمان افسردگی، گاهی به درمان بیماری زمینهای فیزیکی نیز کمک میکند.
ارتباط افسردگی با درد مزمن
دردی که هفتهها و ماهها ادامه داشته باشد "مزمن" نامیده میشود. درد مزمن فقط موجب آزار فرد نمیگردد، بلکه روند خواب، توانایی ورزش و فعالیت، روابط و بهرهوری در کار را هم مختل میکند. درد مزمن میتواند فرد را غمگین، منزوی یا افسرده کند. اما، راهحل مناسبی برای کنترل درد مزمن وجود دارد که متشکل از یک برنامه چندوجهی دارو، جلسات رواندرمانی، گروههای حمایتی و موارد دیگر است که به بیمار در مدیریت درد، رفع افسردگی و بازگرداندن زندگی به مسیر اصلی کمک میکند.
ارتباط افسردگی با سوگ
سوگواری، یک پاسخ طبیعی و متداول به فقدان است. اتفاقاتی که موجب سوگواری میشوند شامل
- مرگ یا جدایی از یکی از عزیزان
- از دست دادن شغل
- مرگ یا جدایی از حیوان خانگی
- طلاق
- ترک منزل توسط فرزندان
- بازنشستگی
توجه داشته باشید که، هر کسی که فقدان یا سوگ را تجربه میکند لزوما به افسردگی بالینی مبتلا نمیشود. زیرا، علائم افسردگی بالینی ازجمله: احساس کمارزشی، افکار منفی نسبت به آینده و خودکشی با علائم سوگواری که شامل احساس پوچی، دلتنگی برای شخص موردعلاقه و عدم داشتن احساس لذت است، تفاوت دارد. مطمئنا، هر شخصی می تواند با روش منحصربفرد، با احساسات خود مقابله کند.